انتشار مکاتبه سران دولت اعتدال درباره خالی بودن خزانه در روزهای پایانی عمر دولت دوازدهم باعث ایجاد بحث های زیادی در محافل سیاسی، رسانه ای و مردمی شده است و هر کسی از ظن خود آنرا به موضوعی ربط می دهد. یکی آنرا نشانی بر خالی بودن خزانه می داند، دیگری آنرا گرای به دشمن در آستانه دور جدید مذاکرات هسته ای ارزیابی می کند و دیگری شاهدی بر وجود بحران اقتصادی و تلاش دولت سابق برای تضعیف دولت حاضر می شمارد.
این نامه از چند جهت عجیب به نظر می رسد که در راس عجایب آن مطلع بودن شیخ حسن روحانی که در 8 سال دوران ریاست جمهوری خود بدیهیات اداره کشور را هم نظارت نمی کرد و اساسا نمی داند خزانه دولت دقیقا یعنی چه، و بی اطلاع بودن محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه است. به طور منطقی باید موجودی خزانه را وزیر اقتصاد به دولت گزارش کند که در ارتباط تنگاتنگ با رئیس سازمان برنامه و بودجه کار می کند، نه اینکه رئیس جمهور؛ آنهم شیخ دیپلمات؛ بداند و اقتصاددانان دولت بی اطلاع باشند!
تصور حسن روحانی از خزانه کشور اتاقی است با یک درب آهنین که خزانه داری مانند خزانه داران سلسله های پادشاهی با همیانی از کلید به آن وارد شده و کوزه های طلا و نقره را می شمارد و در پایان به همایونی خبر می دهد که در خزانه زر و سیم هست یا نه!
حسن روحانی در 8 سال قبل که هم عازم گفتگوهای هسته ای وین بود تا مسئولیت همه مذاکرات را بپذیرد، از خالی بودن خزانه گفت و در روزهای پایانی دولتش در سال 1400 که نتوانست برجام را با هر شکل و قیافه ای احیا کند، نیز تاکید کرد: «همه موجودی های خزانه براساس درخواست های جناب عالی تخلیه شده است. موجودی وجود ندارد.»
این گزاره از نظر اقتصادی ماقبل نقد است و فقط آنرا می توان سندی بر رسوایی یک دولت و شاهدی بر سقوط حکمرانی کشور دانست که 3 مقام سرشناس دولتی که چهره های نخبه سیاسی هم هستند مبتذل ترین مطالب ممکن را برای ثبت در تاریخ به صورت نامه رسمی دیوانی تقریر می کنند تا بتوان به روشنی فهمید که اوضاع ملک و ملت به طور اتفاقی به نقطه کنونی نرسیده است.
در دوران پول اعتباری خزانه خالی بی معنی است و شیخ دیپلمات می توانست با یک فرمان ملوکانه، مانند فرامین ملوکانه به عبدالناصر همتی که از ریاست بانک مرکزی به خزانه داری همایونی تنزل مقام یافته بود، خلق پول کند و به تکمیل پروژه آبرسانی ممالک محروسه آبیک اختصاص دهد.
خزانه کشور از محل های مختلف ورودی و خروجی دارد و کلیدداری در کار نیست، خالی و پر بودن آن در دو روز شبیه هم نیست و اینکه چرا ناگزیر هستیم این بدیهیات اداره کشور را به بحث بنشینیم نشان می دهد، به راهکاری اساسی نیاز داریم و باید به ابتذال در حکمرانی پایان داد. از گفتگوهای جدید هسته ای چه خبر؟
پایان/
نظر شما